سرمایهگذاران بازار سرمایه این روزها با ریسکی جدی مواجه هستند که میتواند سودآوری شرکتهای معدنی و فلزی را تحت تأثیر قرار دهد: افزایش چشمگیر هزینه تأمین آب. اجرای پروژههای کلان انتقال آب در کشور موجب شده قیمت تمامشده آب به شدت رشد کند و حاشیه سود شرکتهای بورسی فعال در صنایع آببر کاهش یابد. یکی از بزرگترین پروژهها، انتقال آب از دریای عمان به مشهد با سرمایهگذاری ۳۰۲ میلیارد دلار و طول خط ۱۳۴۲ کیلومتر از چابهار تا مشهد است. برای استان سمنان، پروژه انتقال آب از دریای خزر با برآورد هزینه ۲۵ تا ۳۰ هزار میلیارد تومان تا سال ۱۳۹۶ در حال اجراست که سالانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب منتقل میکند. پروژه انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی و استان یزد نیز با هزینه ۱۷۰ هزار میلیارد تومان، ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب به این مناطق میرساند و طرح انتقال آب به اصفهان با خط ۸۵۰ کیلومتری، ۷۵ میلیون مترمکعب آب شیرینشده انتقال میدهد. در شمال کشور، انتقال ۳۳۰ میلیون مترمکعب آب از طالقان و لار به تهران با استفاده از ۹۵۵ نیروی انسانی و ۱۵۵ دستگاه ماشینآلات سنگین ادامه دارد.
این پروژهها نشان میدهند که هزینه تمامشده آب به شدت افزایش یافته است. شرکتهای معدنی و فلزی بورسی مانند ملی مس ایران، مس سرچشمه، گلگهر، چادرملو، سیمانهای استان یزد و سمنان و فولادیهای مستقر در فلات مرکزی، از بزرگترین مصرفکنندگان آب صنعتی هستند. افزایش چند برابری قیمت آب، هزینه عملیاتی آنها را به شدت بالا برده و EPS و حاشیه سود خالص را تحت فشار قرار میدهد. سرمایهگذاران باید توجه داشته باشند که این شرکتها در گزارشهای مالی خود افزایش هزینه آب را به عنوان عاملی مهم در کاهش سودآوری لحاظ خواهند کرد. افزایش هزینهها میتواند باعث کاهش مارجین سود، افزایش نسبت P/E و فشار بر جریان نقدی شود و رقابتپذیری صادراتی را کاهش دهد. با این حال، شرکتهایی که در حوزه تکنولوژی آب، تصفیه، بازیافت و تجهیزات کاهش مصرف آب فعالیت میکنند، میتوانند از این بحران بهرهمند شوند.
در کنار این، شرکتهای معدنی که پیش از این در سیستمهای کمآببر سرمایهگذاری کردهاند، در بلندمدت مزیت رقابتی خواهند داشت. سرمایهگذاران باید به دنبال شرکتهایی باشند که سیستمهای بازیافت آب پیشرفته دارند، در مناطق با دسترسی بهتر به منابع آب قرار دارند و برنامه مشخصی برای کاهش مصرف آب دارند.
میانگین نرخ هر مترمکعب آب مصرفی در صنعت استخراج کانههای فلزی در بهار امسال ۶۹۴,۸۲۲ ریال بوده است و بیش از سه صنعت دیگر یعنی فلزات اساسی، عرضه برق، گاز، بخار و آب گرم و محصولات شیمیایی هزینه پرداخت کرده است. میانگین نرخ هر مترمکعب آب در صنایع فلزات اساسی ۵۷۰,۹۴۸ ریال، در صنعت عرضه برق، گاز، بخار و آب گرم ۲۲۰,۵۰۰ ریال و در صنایع شیمیایی ۲۳,۶۳۷ ریال بوده است. بحران آب دیگر صرفاً یک مسئله زیستمحیطی نیست؛ بلکه یک ریسک مالی کلیدی است که میتواند ارزش شرکتهای بورسی را تحت تأثیر قرار دهد. سرمایهگذاران هوشمند باید این ریسک را در تحلیلهای خود لحاظ کنند و به دنبال شرکتهایی باشند که قادر به مدیریت منابع آبی با کمترین هزینه هستند. تنها شرکتهایی موفق خواهند بود که بتوانند به شیوهای کارآمد، مصرف آب را کنترل و هزینهها را به حداقل برسانند.
در این شرایط، تحلیلگران بازار سرمایه باید میزان مصرف آب به ازای هر تن تولید، موقعیت جغرافیایی، سرمایهگذاریهای انجامشده در تکنولوژیهای کمآببر و برنامههای مدیریتی شرکتها برای کاهش وابستگی به آب را به دقت بررسی کنند. سبد سهام سرمایهگذاران نیز باید متنوع باشد و تمرکز بیش از حد روی شرکتهای آببر در مناطق خشک خودداری شود. این رویکرد میتواند به حفظ سودآوری و ارزش سرمایهگذاری در بلندمدت کمک کند.
-
کیوان جعفری طهرانی- تحلیلگر بازارهای بین المللی فولاد و سنگ آهن
-
شماره ۶۱۵ هفته نامه اطلاعات بورس






نظر شما